چجوری با ناامیدی در کودکان مقابله کنیم؟
چجوری با ناامیدی در کودکان مقابله کنیم؟ کودکان در سنین کمتر حساس تر هستند و باید در تربیت آنها موارد زیادی را رعایت کنید که در آینده لطمه ای به آنها وارد نشود. یکی از موارد خطرناکی که می تواند آینده یک کودک را تحت تاثیر قرار دهد، ناامید شدن در مواقع مهم زندگی است. اگر علائمی را در فرزندتان مشاهده کردید و تصور کردید که او ناامید شده است و یا به هر دلیلی او را در حل مشکلات خودش ناامید دیدید، بهتر است راهکارهایی را بلد باشید تا با این مشکل مقابله کنید. در این مطلب از سایت چجوری می توانید با این راهکارها آشنا شوید.
توضیح دهید و تأیید کنید
به فرزندتان بیاموزید که چه چیزی قابل تغییر است و چه چیزی را نمیتوان تغییر داد. ممکن است او درک نکند که مشکل از کنترل شما خارج است یا اینکه عصبانیت او را به آنچه میخواهد نمیرساند. ناراحتی و ناامیدی او را با گفتن این جمله که «میدانم که ناراحتی» تأیید کنید و با او دربارهی راهحلهای مؤثرتر گفتگو کنید.
آنچه را که فرزندتان واقعا در آن مهارت دارد، پیدا کنید
کودک پیش دبستانی خود را تشویق کنید تا فعالیتهای مختلف را امتحان کند. او باید این کار را آنقدر ادامه دهد تا زمانی که کاری که واقعا از آن لذت میبرد را پیدا کند. به این ترتیب، میتوانید ببینید که او هم کاری را انجام میدهد که در آن مهارت دارند. به عنوان مثال، اگر کودکی بتواند وقتی اسباببازیاش از کار افتاده به چیزی روی بیاورد که میداند در آن مهارت دارد، مثل این است که اعتماد به نفس او را فورا تقویت کردهاید و اجازه ندادهاید ناامید شود. از این راه، الگوی فکری او از چیزی مانند «بیچاره من، در هیچ چیزی شانس ندارم» به «اوه خوب، دفعهی بعدی همه چیز درست میشود» تغییر مییابد.
از تنبیه استفاده نکنید
کودک خود را به دلیل واکنش نامطلوب به ناامیدی تنبیه نکنید، به خصوص اگر او زودتر از بقیه به گریه میفتد. شاید این کار سخت باشد اما به فرصتهایی که برای گذر از یک موقعیت سخت به آنها نیاز داشتهاید یا مواقعی که به خاطر استیصال و ناامیدی گریه کردهاید فکر کنید.
الگوی خوب به مقابله با ناامیدی کمک میکند
کودکان با تماشای والدین خود چیزهای زیادی یاد میگیرند. بنابراین، سعی کنید با ناامیدیهای خود به روشی که دوست دارید از فرزندتان ببینید مقابله کنید. با گفتن جملاتی مانند «اشکال ندارد»، «ارزش ندارد بابت آن ناراحت شوم» با صدای بلند به فرزندتان فرصت میدهید تا ببیند از چه ابزاری برای مقابله با ناامیدی استفاده میکنید. در این صورت، میتوانید امیدوار باشید که فرزندتان با توجه به الگوی خوبی که داشته با ناامیدی مقابله کند.
به او حق انتخاب میان گزینههای مختلف بدهید
زمانی که اتفاق غیرمنتظرهای رخ میدهد به فرزندتان حق انتخاب بدهید. کودکان در این سن احساس میکنند که نسبت به حالت معمول کنترل کمتری بر زندگیشان دارند. وقتی چیزی مطابق میل آنها پیش نمیرود، ناامید میشوند و فکر میکنند دنیا به آخر رسیده است. دادن فرصت به کودک برای تصمیمگیری میتواند به او قدرت مقابله با ناامیدی را بدهد و راهی برای تغییر شرایط به او ارائه دهد.
به طور مثال، میتوانید بگویید: «الان نمیتوانیم به اسبابفروشی برویم اما دوست داری با چه اسباببازی بازی کنی؟» یا «دوست داری فردا صبح یا بعدازظهر به اسبابفروشی برویم؟»
فرزندتان را تشویق کنید که کمککننده باشد
راههایی پیدا کنید که از طریق آنها فرزندتان بتواند به دیگران کمک کند. با هم در خانهی سالمندان نزدیک خانهی خود داوطلب شوید یا به فرزندتان اجازه دهید هنگام آماده کردن شام به شما کمک کند حتی اگر با این کار خانه و آشپزخانه بههمریخته شود. انجام دادن کارهای کمککننده به دیگران حتی در این سن کم، به کودکان فرصتی میدهد تا به مشکلات خود بهتر نگاه کنند و حل آنها برایشان سادهتر شود. به این ترتیب، به آنها کمک میکنید تا احساس کنند تفاوت مثبتی ایجاد کردهاند. این نگرش مهم به تابآوری مربوط میشود و در مقابله با ناامیدی در کودکان نقش مهمی دارد.
مهارتهای حل مسئله را به فرزندتان بیاموزید
به جای عجله برای از بین بردن یک مشکل یا پاک کردن صورت مسئله برای کودک، به او کمک کنید تا خودش آن مشکل را حل کند، خواه اسباب بازی شکسته باشد یا دعوا بر سر اسباببازی بزرگتر باشد. اگرچه ممکن است این کار زمان ببرد، اما با این کار او یاد خواهد گرفت که میتواند وضعیت بد را به تنهایی بهتر کند.
مهارتهای مقابلهای را به او آموزش دهید
کنار آمدن با ناامیدی یک مهارت است و برای بسیاری از کودکان این مهارت به طور طبیعی ایجاد نمیشود. این مهارت چیزی است که باید یاد گرفت. آموزش این مهارتها قبل از گیر افتادن در یک موقعیت میتواند مفید باشد. به عنوان مثال، قبل از رفتن به بستنیفروشی که ممکن است بستنی مورد علاقهی فرزندتان را نداشته باشد یا قبل از انجام بازی که ممکن است فرزندتان در آن برنده نشود، به او توضیح بدهید که در صورت ناامید شدن میتواند چه کاری انجام دهد تا احساس بهتری داشته باشد. این مهارت ممکن است شامل این آموزش به فرزندتان باشد که نفس عمیق بکشد و به خود بگوید: «اشکالی ندارد، من همیشه نمیتوانم هر کاری میخواهم انجام بدهم» یا «اشکالی ندارد، من میتوانم به جای این بستنی بستنی دیگری انتخاب کنم یا حتی کار دیگری انجام دهم.»
به آنها بیاموزید که چگونه خواسته خود را مطرح کنند.
برای خواستن و یا به دست آوردن چیزی باید به آنها یاد بدهید که درخواست خود را محترمانه بگویند. به عنوان مثال: وقتی چیزی می خواهند بگویند، لطفا، ممکن است.
به آنها کمک کنید تا چگونگی کنار آمدن با ناامیدی ها را کشف کنند
همیشه قرار نیست با خواسته های محترمانه فرزندان کنار آمد، باید بدانند که در بعضی مواقع حتی اگر هم خواسته هایشان را درست درخواست کنندف ولی اگر والدین به صلاح او ندانند ممکن است خواسته او را رد کنند و نه بگویند.
به آنها بیاموزید که چگونه ناراحتی خود را ابراز کنند
فرزندانمان باید یاد بگیرند که وقتی احساس ناامیدی به آنها دست داد، آن را بیان کنند و بگویند، من احساس می کنم ….، زیرا … و من می خواهم …. و ….
برای همین هم من احساس ناراحتی می کنم، زیرا نمی توانم چیزی که می خواهم را به دست بیاورم و یا کاری که می خواهم انجام دهم و یا اینکه من احساس ناراحتی می کنم چون نمی توانیم به پارک برویم.
قوانینی داشته باشید که منعکس کننده ارزش های شما باشد
یکسری باید و نبایدها در هر خانواده ای وجود دارد، که همه اعضا خانواده باید به آن پایبند باشند. اگر این موارد اصولی و برای شما مهم باشند، نباید از آنها کوتاه بیایید، چون یکسری قوانین خانوادگیست و دیگر نمی توانید که آنها را به درستی اجرا کنید. به عنوان مثال:
• قاعده داشتن بیسکویت چیست؟
• وقتی نزدیک به وقت چای است، چه می توانید بخورید؟
• چه ساعتی موقع خوابیدن است؟
• با چه کسانی نمی توانیم دوست شویم؟
• و….
به فرزندتان نشان دهید که ناامیدی او را درک می کنید
فرزندان نباید احساس کنند که برای خانواده شان مهم نیستند و به او توجه و اهمیتی ندارند. به عنوان مثال: در حین عصبانیت و ناامیدی فرزندتان به او بگویید، می توانم ببینم که واقعاً از اینکه نمی گذارم برنامه را تماشا کنی عصبانی هستی، اما باید تکالیف خود را انجام دهی و بعد به تماشای برنامه بنشینی.
به کودکان نشان دهید که چگونه مشکلات خود را حل کنند
در حین عصابانیت و ناامیدی فرزندان با او صحبت کنید. به عنوان مثال: وقتی از دوست خود عصبانی می شود، او را راهنمایی کنید که چه کاری می تواند انجام دهد و یا اینکه تمام کارهایی را که می تواند انجام دهد، حتی اگر ایده های احمقانه ای دارد را به شما بگوید، سپس می توانید بهترین ایده ای که به نتیجه رسیده اید برای امتحان کردن انتخاب کند.
به کلمات یا زبان بدن آنها گوش دهید.
وقتی می بینید که به خاطر موضوعی ناراحت است، به او بگویید که میخواهی راجع بهش صحبت کنیم؟