چجوری یک یادگیرنده حرفه ای باشیم؟
چجوری یک یادگیرنده حرفه ای باشیم؟ برای کسب مهارت و رسیدن به اشتغال مورد علاقهتان باید قبل از هر چیز به یک یادگیرنده حرفه ای تبدیل شوید. امروزه همه باید به دنبال یادگیری باشند و هر ساله به دانش خود بیفزایند. اگر فقط یک مهارت بلد هستید و تصور می کنید همیشه با آن مهارت می توانید به کسب درآمد بپردازید مطمئنا اشتباه می کنید. در این مطلب از سایت چجوری قصد داریم به شما بیاموزیم که چطور یادگیرنده حرفه ای شوید.
یادگیری یعنی چی؟ چطوری یادگیرنده حرفهای باشیم؟
یادگیری یعنی پر کردن شکاف از چیزی که هستیم به چیزی که باید باشیم. فرض کنید دانش و علم در یک طرف شکاف قرار دارد و شما در طرف دیگر، آموزش مانند یک پُل عمل میکند و شما را به آن طرف شکاف میبرد. پُل میتواند یک کتاب، دوره آموزشی، سمینار و … باشد. یادگیری از دیدگاه دیوید الن: یادگیری یعنی انجام کار درست در زمان درست. پس یادگیری یعنی از چیزی که هستم میخواهم تبدیل به آن چیزی که میخواهم باشم.
آیا جامعه در فرآیند یادگیری تاثیرگذار است؟
اکثر مدرسین موفقیت میگویند جامعه در موفقیت شما هیچ تاثیری ندارد، اما اگر بیشتر دقت کنیم متوجه میشویم که تاثیر دارد. بر اساس چند تحقیق میتوانیم این ادعا را ثابت کنیم. آقای جان بارگ یک آزمایش انجام داد و به چند نفر چندین کلمه در مورد دوران پیری داد و قرار بر این شد که جملهسازی کنند کلمههایی مانند خاکستری، کچلی، موی سفید، عصا، آلزایمر، چین و چروک و… و به چند نفر دیگر کلمههای خنثی دادند تا آنها هم جملهسازی کنند.
در نهایت باید جملههایی که ساخته بودند را درون یک صندوق که چند متر دورتر از آنجا بود قرار میدادند. یک نتیجه جالب رقم خورد؛ کسانی که با کلمههای مربوط به دوران پیری جمله ساخته بودند، آرامتر نسبت به افرادی که کلمات خنثی داشتند حرکت میکردند.
یک پژوهش دیگر وجود دارد که در آن یک فیلم طنز پخش کردند و قرار شد هر نفر نکات طنز فیلم را یادداشت کند، اما در دهان چند نفر مداد قرار دادند که حالت لبخند داشته باشند. در پایان فیلم کسانی که مداد بر دهان داشتند نکات طنز بیشتری را یادداشت کردند و بیشتر هم خندیدند. پس نتیجه این شد که ما در مقابل محیط بسیار اثرپذیریم اما نکته مهم اینجاست که ما برده محیط نیستیم و میتوانیم تغییر کنیم.
زندگی ما به سه قسمت مختلف تقسیم میشود که به هر قسمت یک دایره میگوئیم. دایره کنترل، نفوذ و نگرانیها. دایره کنترل شامل: رفتار، نگرشها، عادتها، برنامهها، اهداف، رفتارم با خودم و دیگران، چه آموزشهایی ببینیم و هر چیزی که در کنترل ما است، همه این موارد در کنترل و اختیار ماست.
به دایره نفوذ، کنترل کامل نداریم و فقط هم نمیتوانیم نگران آن باشیم و تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که روی آن اثر بگذاریم مانند خانواده، فرزند، اطرافیان، همکاران، نزدیکان و … در نهایت دایره نگرانیها بخشی است که برای آن کاری نمیتوانیم انجام دهیم و فقط میتوانیم به آن فحش بدیم. مانند رفتار مردم، تصمیمات سیاسی، اتفاقات گذشته، مرگ و زندگی، بلایای طبیعی و … این اتفاقات در کنترل ما نیست و فقط میتوانیم نگران آن شویم.
تفاوت میان یادگیری معمولی و یادگیری حرفهای
برای درک اینکه چگونه یک یادگیرنده حرفهای باشیم، باید ابتدا به تفاوت میان یادگیری معمولی و حرفهای بپردازیم. یادگیری معمولی ممکن است شامل حفظ کردن اطلاعات بدون درک عمیق آنها باشد. در حالی که یادگیری حرفهای به معنای درک عمیق موضوعات، توانایی تحلیل و استفاده از آنها در موقعیتهای واقعی است.
یادگیرندگان حرفهای به جای اینکه تنها بر روی نتایج متمرکز شوند، فرآیند یادگیری را تجربه میکنند. آنها اشتباهات را بخشی از مسیر میدانند و از هر شکستی درس میگیرند. این تفاوت اصلی است که آنها را از دیگران متمایز میکند.
چجوری ذهنیت یک یادگیرنده حرفهای را بسازیم؟
یکی از اولین قدمها برای تبدیل شدن به یک یادگیرنده حرفهای، ایجاد ذهنیت صحیح است. یادگیری مداوم نیاز به یک ذهن باز و آماده برای پذیرش تغییرات دارد. به جای تمرکز بر روی محدودیتها، سعی کنید به فرصتها نگاه کنید. وقتی که به موضوعی جدید نزدیک میشوید، نگذارید پیچیدگیها شما را ناامید کنند! به یاد داشته باشید که هر مشکلی فرصتی برای یادگیری بیشتر است.
همچنین، نگذارید شکستها شما را متوقف کنند. یادگیرندگان حرفهای هر شکست را به عنوان یک گام به سوی موفقیت میبینند. به جای اینکه تسلیم شوید، از شکستهای خود درس بگیرید و به جلو حرکت کنید. این نگاه باعث میشود که همیشه انگیزه برای پیشرفت داشته باشید.
ایجاد عادات منظم برای یادگیری
یکی از مهمترین عواملی که باعث موفقیت در یادگیری حرفهای میشود، ایجاد عادات یادگیری منظم است. این عادات میتوانند شامل مطالعه روزانه، مرور مطالب قبلی و تمرین عملی باشند. به عنوان مثال، اگر در حال یادگیری یک زبان جدید هستید، تمرین روزانه و مکالمه با دیگران میتواند کمک بزرگی باشد.
یادگیری نیاز به ثبات دارد و یادگیرندگان حرفهای این موضوع را به خوبی درک میکنند. آنها زمان مشخصی از روز را به یادگیری اختصاص میدهند و از این زمان به بهترین شکل ممکن استفاده میکنند. حتی اگر روزی تنها ۱۵ دقیقه برای یادگیری وقت داشته باشید، این عادتهای کوچک میتواند در طول زمان تغییرات بزرگی ایجاد کند.
استفاده از تکنیکهای مؤثر یادگیری
اگر میخواهید بدانید چگونه یک یادگیرنده حرفهای باشیم، باید از تکنیکهای مؤثر یادگیری استفاده کنید. یکی از تکنیکهای مفید، یادگیری فعال است. به جای اینکه تنها به مطالعه بپردازید، سعی کنید اطلاعات جدید را به کار ببرید. سوالات مطرح کنید، مسئله حل کنید و اطلاعات را در زندگی واقعی به کار ببرید.
همچنین، تکنیک یادگیری تدریجی یا «اسپیسینگ» میتواند بسیار مؤثر باشد. به جای اینکه همه مطالب را یکباره مرور کنید، آنها را در فواصل زمانی مختلف مرور کنید. این روش به شما کمک میکند تا اطلاعات بهطور ماندگارتر در حافظه شما ثبت شود.
مدیریت زمان و تمرکز
یکی از چالشهای بزرگ در یادگیری، مدیریت زمان و حفظ تمرکز است. اگر میخواهید به یک یادگیرنده حرفهای تبدیل شوید، باید یاد بگیرید که چگونه زمان خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید. برای این کار، بهتر است از تکنیکهای مدیریت زمان مثل «پومودورو» استفاده کنید. این تکنیک به شما کمک میکند تا دورههای کوتاه و متمرکز از زمان را به یادگیری اختصاص دهید و پس از آن استراحت کنید.
حفظ تمرکز نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. سعی کنید در محیطهایی که کمترین میزان حواسپرتی را دارند، به یادگیری بپردازید. همچنین، از تمرینات ذهنی مثل مدیتیشن برای بهبود تمرکز خود استفاده کنید.
تمرین مداوم و بازخورد
هیچ یادگیری حرفهای بدون تمرین مداوم و بازخورد سازنده امکانپذیر نیست. یادگیرندگان حرفهای همیشه به دنبال بهبود عملکرد خود هستند و برای این کار به بازخوردهای دیگران توجه میکنند. اگر در حال یادگیری یک مهارت جدید هستید، از افراد متخصص درخواست بازخورد کنید و نقاط ضعف خود را شناسایی کنید.
یادگیرندگان حرفهای نمیترسند که اشتباه کنند؛ بلکه از اشتباهات خود بهعنوان فرصتی برای رشد و بهبود استفاده میکنند. به این ترتیب، آنها به تدریج به سطح بالاتری از مهارت و دانش دست مییابند.
چجوری سریع یاد بگیریم؟
برای کسب تخصص در یک زمینه 20 ساعت تمرین کنی راه میفتی و میتونی مشکلاتت رو حل کنی. اما برای کسب تخصص در یک زمینه و مهارت پیدا کردن، باید 500 ساعت تمرین درست و اصولی داشته باشید. ممکنه جاهای دیگه خونده باشید 10000 ساعت، اما این حرف بنا به گوینده این حرف اشتباه است. آقای اندرس اریکسون این حرف رو در کتاب قله گفتند ولی منظور این نبوده که با 10000 ساعت تکرار متخصص میشی اگر اینطوری بود الان تمام معلمین عزیز متخصص بودند!