چجوری به فکر و نظر دیگران اهمیت ندهیم؟
چجوری به فکر و نظر دیگران اهمیت ندهیم؟ شاید همه ما با نظرات دیگران نظرمان را تغییره داده ایم و یا حتی هنوز هم تغییر می دهیم. اینکه نظر و فکر دیگران بتواند در زندگی ما تاثیرگذار باشد همیشه بد نیست و ما می توانیم با همفکری و مشورت دیگران تصمیمات بهتری بگیریم. اما اینکه کاملا تحت تاثیر نظر و فکر اشخاص دیگر قرار بگیریم مطمئنا خبر خوبی نیست و قدرت تصمیم گیری پس از مدتی از ما سلب می شود. در این مطلب از سایت چجوری می توانید با این موضوع بیشتر آشنا شوید و راهکارهایی را بشناسید که با کمک آنها می توانید کمتر به نظر و فکر دیگران اهمیت دهید.
چرا به فکر دیگران اهمیت میدهیم؟
هزاران سال پیش، نیاکان ما زندگی گروهی و اجتماعی داشتند. شکارکردنشان، کارکردنشان و مراقبتکردنشان در کنار هم بود و طردشدن از گروه مرگ آنان را در پی داشت. امروزه اگرچه تعداد لایکهای آخرین پستمان ربطی به مرگ و زندگی ما ندارد، عجیب باعث نگرانی ما میشود که از همین «نیازِ پذیرفتهشدن» گذشتگانمان نشئت میگیرد.
در دورانی که ما زندگی میکنیم، شبکههای اجتماعی تأثیر زیادی بر ما دارند و تعداد لایکها و دنبالکنندهها مستقیما بر احساس ارزشمندی افراد اثر میگذارند. تلاش بیش از حد برای جلب رضایت دیگران و اهمیتدادن به افکار آنها شاید ناشی از آسیبهای دوران کودکی، اضطراب اجتماعی زیاد یا اعتمادبهنفس کم افراد باشد.
مهم ترین دلایل اهمیت ندادن به حرف دیگران
پس به طور کلی میتوانیم به موارد زیر برسیم:
- نظر و حرف های دیگران دائم با شرایط مختلف تغییر میکند
- هیچکس از شرایط زندگی شما به اندازه خودتان مطلع نیست
- حرف افراد هیچوقت نظم و منطق ثابت و مشخصی ندارد
- هیچ وقت نمیتوان همه را راضی نگه داشت
- توجه مستمر به حرف دیگران ارزش ها، اهداف و مسیر شما را تغییر میدهد
- یک نسخه برای همه جواب نمیدهد
- زندگی کوتاه تر از آن است که با نظر دیگران زندگی کنید
- در نهایت شما مسئول نتیجه هستید پس با روش خودتان زندگی کنید
- مسائل زندگی ما آنقدری که فکر میکنیم در زندگی بقیه اهمیت ندارد
نشانههای اینکه بیش از حد به فکر دیگران اهمیت میدهیم!
فراموش نکنید که تمام نگرانیها و دغدغههای اطرافیان ما ارزش شنیدن و اهمیتدادن ندارند. اگر این چند نشانه را در خود میبینید، به نظرات دیگران بیشتر از سلامت روان خود اهمیت میدهید:
- پاسخ شما به انتقاد همیشه «تغییر» است فارغ از اینکه انتقاد چیست و از سوی چه کسی است.
- به دیگران اجازه میدهید برای شما تصمیم بگیرند.
- مرزهای شخصی ندارید.
- کمالگرا هستید.
- اگر با نظر دیگران مخالف باشید، سکوت میکنید.
- آرامش شما وابسته به تأیید دیگران است.
- مدام عذرخواهی میکنید، حتی زمانی که کار اشتباهی انجام ندادهاید.
- بهندرت نه میگویید.
چجوری به فکر دیگران اهمیت ندهیم؟
تکتک لحظاتی که برای جلب نظر مثبت آدمها تلاش میکنیم، از خود واقعیمان دور و دورتر میشویم. اگر با چنین مشکلی دستوپنجه نرم میکنید، بهکمک نکات و تمرینات این بخش میتوانید اهمیت افکار دیگران را در ذهن خود به حداقل برسانید.
۱. بدانید چقدر ارزشمندید!
ارزشهایی که داریم، دلایل قرصومحکم اعمال ما هستند. اگر بهخاطر حفظ سلامتی خود غذاهای سالم و مقوی میخورید، بهخاطر علاقهای که به دوستان خود دارید با آنها وقت میگذرانید یا بهخاطر ارزشی که برای صداقت قائلید حاضر به دروغگویی نمیشوید، نباید به نظرات و افکار دیگران درباره ارزشهای خود اهمیت بدهید. در واقع با تعهد به ارزشهای خود اعتمادبهنفس کسب میکنید تا ذرهای به افکار دیگران اهمیت ندهید.
۲. اهداف مهم خود را دنبال کنید
هدفمند که باشید، دیگر اصلا برای شما مهم نخواهد بود که دیگران درباره انتخابها، اولویتها و سبک زندگیتان چطور فکر میکنند. هدف هرچه باشد (تشکیل خانواده، کارکردن و پولدرآوردن یا موفقیت در حوزهای خاص) مادامی که با ارزشهایتان همسو باشد، نظرات دیگران را کمرنگ و بیاهمیت میکند.
۳. بین اطرافیانتان چند آدم مهم انتخاب کنید
در محیط کار، مدرسه، خانواده و شبکههای اجتماعی روزانه با صدها و هزاران نفر در ارتباطیم که نظرات همه آنها نباید به یک اندازه برای ما مهم باشد. برای حفظ تعادل دور خود را با افرادی احاطه کنید که پذیرای خود واقعیتان هستند و کوچکترین نشانهای از قضاوت در رفتار آنها نمیبینید. برای رشد فردی و اجتماعی میتوانید تا حد مشخصی به افکار و نظرات این افراد اهمیت دهید.
۴. از افراد قضاوتگر فاصله بگیرید
اگر از ارتباط با شخصی نهتنها انرژی مثبت دریافت نمیکنید، بلکه انگشت قضاوتش هم مدام بهسمتتان دراز است، هیچ اشکالی ندارد که به این رابطه خاتمه دهید! مسئولیت تصمیماتی که میگیرید تماموکمال بر عهده شماست و جدا از چارچوب انتقاد سازنده، کسی اجازه قضاوتکردن ندارد. برای آنکه افراد سمی را از زندگی شخصی خود دور نگه دارید، حتما بین خود و این افراد یک مرز محکم بکشید!
۵. قضاوتگر نباشید
قضاوت نکنید تا قضاوت نشوید. دفعه بعدی که فکرتان بهسمت قضاوت دیگران رفت، کمی مکث کنید و این انتقاد را با فکری خنثی یا مثبت جایگزین کنید. مثلا اگر میبینید همکارتان لباس نامناسبی پوشیده است که با سلیقه شما جور نیست، بهجای آنکه به تناسب لباس با اندام او فکر کنید، به خود بگویید: «چقدر خوب که اعتمادبهنفس کافی برای پوشیدن چنین لباسی را دارد.»
۶. پذیرش انتقاد سازنده را بیاموزید
برخورد درست با انتقاد سازنده را بشناسید و از آن برای پیشرفت خود استفاده کنید. در درجه اول اشتباهات خود را بدون حالت تدافعی بپذیرید و از فرد منتقد بخواهید برای بهبود وضعیت پیشنهادی بدهد یا راهنماییتان کند. اگر حرفهایش مبهم است، توضیح بخواهید و راحت درباره آن حرف بزنید.
۷. بدانید آدمها آنقدر که فکر میکنید در فکر شما نیستند!
ما نمیتوانیم جلوی فکرکردن آدمها را بگیریم. هرطوری قدم برداریم، کسی هست که دربارهمان فکر کند و نظر بدهد، اما نه به آن شدتی که تصور میکنیم! «آدمها به سردرد ساده خود بیشتر از دیگران اهمیت میدهند.»
۸. چند روزی از شبکههای اجتماعی دور شوید
موقتا از شبکههای اجتماعی فاصله بگیرید. هرچقدر بیشتر از احوال زندگی مردم باخبر باشید، بیشتر ذهنتان درگیر این است که آنها درباره زندگی شما چه فکری میکنند. نه عکسی ببینید، نه عکسی بگذارید، نه خبری بشنوید، نه خبری منتشر کنید. چند روز بیخبری مطلق بهترین راه برای شروع عادت دلچسب کممحلی به افکار دیگران است.
۹. هیچوقت فکر کسی را نخوانید
یادتان باشد که سختگیرترین منتقد ما احتمالا خودمان هستیم، اما قرار نیست هر تصوری را که درباره خود داریم بپذیریم! بلکه باید این افکار منفی را تا حد امکان به چالش بکشیم. این درستترین مسیر رسیدن به خودآگاهی است. اگر فکر میکنید اطرافیان از شما مطمئنتر و توانمندترند، به خود یادآوری کنید که نه دلیل محکمی مبنی بر درستبودن این اندیشه دارید، نه قادرید درون سر آدمها را ببینید و واقعا بفهمید درموردتان چطور فکر میکنند! بنابراین بهترین کار ممکن اجتناب از این افکار مزاحم است.
۱۰. به خودتان یادآوری کنید که قرار نیست همه را خوشحال نگه دارید!
آدمها همیشه موضوعی برای غرزدن و اعتراض پیدا میکنند! حتی اگر تمام تلاشتان را به کار ببندید، نمیتوانید در آن واحد همه را راضی نگه دارید. پس چرا اجازه دهید بر احساساتتان اثر بگذارند؟ چرا افکار و نظرات آنها خوب بودن یا نبودن شما را تعریف کند؟ میدانیم که گفتن راحتتر از عملکردن است. بااینحال باید با تمرین به خود بیاموزید که نمیتوانید دائما برای خوشحال نگهداشتن آدمها انرژی صرف کنید.